پایگاه خبری آوای رودکوف:در روزهایی که خبر ثبت جهانی «گل محمدی» به نام ترکیه و عربستان واکنشهای گستردهای در ایران برانگیخته است، بسیاری از صاحبنظران فرهنگی این رخداد را نشانهای از بیتوجهی جهانی نسبت به ریشههای ایرانی میراث کهن میدانند.
گل محمدی که در ادبیات فارسی و آیینهای مذهبی ما جایگاهی ممتاز دارد، از قرنها پیش در دل خاک فارس و کاشان پرورده شد و عطر آن با جان مردم این سرزمین درآمیخت. با اینهمه، ثبت آن به نام کشورهایی دیگر، دغدغهی تازهای در میان هنرمندان برانگیخته است؛ دغدغهای که گاه از قلم عبور میکند و به نغمه بدل میشود.
در میان واکنشهای گوناگون، حجت بقایی – شاعر، ترانهسرا و پژوهشگر موسیقی – تصمیم گرفت اعتراض خود را نه در قالب بیانیه، که در زبان هنر بیان کند. او ترانهای با نام «گل محمدی، گل ایران» سرود که هستهی اصلی آن چنین میدرخشد:
🌹 گل محمدی، گلِ ایران 🌹
ز خاکِ فارس دمیدی، ای گُلِ بیهمتا
عطرت ز مهرِ ایران است و جانِ دنیا
نه رزِ طائف، نه گُلِ اسپارتا، تویی
گُلِ محمدیِ ایران، نشانِ زیبا
🌹 Damask Rose — The Flower of Iran 🌹
From Persian soil you bloomed, O matchless rose
Your fragrance carries Iran’s love where it blows
Not Taif’s rose, nor Sparta’s bloom you are
You are Iran’s Damask Rose, our shining star
+ Hojjat Baghaei
بقایی بعدها همین شعر را در قالب نسخهای موسیقایی با تنظیم راک اجرا کرد؛ اثری سهزبانه (فارسی–انگلیسی–عربی) که با ریتم پرانرژی و سازبندی خاص خود، پیامی روشن به مخاطب جهانی میدهد: «گل محمدی، گل ایران است؛ نه فقط عطری که در جهان میپیچد، بلکه هویتی که باید پاس داشته شود.»
انتشار این قطعه در ویدئوهای کوتاه صفحهٔ docrad official در شبکههای مجازی، با استقبال چشمگیر ایرانیان و فارسیزبانان روبهرو شد. کاربران بسیار، ترانه را نمودِ «دفاع هنری از میراث ملی» دانستند؛ بیانی شاعرانه و صریح در کنار جنبش فرهنگی برای نام و خاک ایران.
بهاینترتیب، کنش حجت بقایی را میتوان فراتر از یک واکنش ساده به مصادرهی نمادها دانست — بیانی هنری برای هویت ایرانی که از دلِ شعر برخاست و در موسیقی پژواک یافت.